چرا خیابان ایران هنوز زنده و پویاست؟
خیلیها معتقدند خیابان ایران، امروز مانند بسیاری از خیابانهای مهم تهران در دهههای گذشته، قربانی توسعه سیال شهری شده و دیگر کاملا از رونق افتاده و هیچ شباهتی به آن خیابان سرزنده و تاثیرگذار قدیمی ندارد. اما نویسنده این مطلب دیدگاهی جز این دارد و برای اثبات نظر خود، «پیوندهای معنادار هویتی» این خیابان را در روح و کالبد این خیابان شاهد گرفته است. اما آیا خیابان ایران، چه در مقایسه با خیابانها و محلات مجاور و چه در مقایسه با دوران رونق 30، 40سال پیش، هنوز سرزنده و پویاست؟ باید این مطلب را تا انتها خواند و بعد درباره آن قضاوت کرد.
سایت گروه مجلات همشهری/معماری آنلاین/علیرضا دلپذیر:
بیشتر منابعی که به بررسی وضعیت و سیر تحول محلههای شهری ایران پرداختهاند، یکی از علل عمده از بین رفتن یا کمرنگتر شدن ساختار و انسجام محلههای گذشته را مربوط به خیابانکشیهای عصر حاضر در شهرها میدانند.
در این منابع، خیابان بهعنوان یکی از مظاهر مدرنیزاسیون شهری، نابودکننده بافت سنتی و فرسایشدهنده هویت محلهای دانسته میشود. سوای اینکه این نظریههای مطرح شده در مورد تاثیر خیابانکشی بر از بین رفتن بافت محلهها و زندگی محلهای چقدر درست باشد، این نوشتار سعی در معرفی و توجیه ماندگاری یکی از محلههای تاریخی شهر تهران به نام «محله خیابان ایران» دارد که هنوز هم با وجود خیابانکشیهای متعددی که در آن انجام شده است، در نگاه اهالی ساکن در آن و همچنین کسانی که در اقصینقاط دیگر تهران، مویی سفید کردهاند، محلهای امن و اصیل و با مردمانی نجیب خوانده میشود.
بهطوری که امروزه این محله یکی از پرمتقاضیترین نقاط شهری تهران برای سکونت یا اجاره منزل است اما سوال این است که چرا محله خیابان ایران بهعنوان یک محله قدیمی با وجود خیابانکشیهایی که در آن انجام شده است باز سرزنده و پویاست؟ بگذارید برای درک بهتر موضوع بهجای ذکر نتیجه در انتهای نوشتار، برخلاف این عرف، آن را در همین ابتدا بیان کنم؛ آنچه باعث پویایی و سرزنده ماندن محله خیابان ایران شده است وجود سرمایه اجتماعی بالا بهدلیل روند رو به رشد (کمّی و کیفی) نهادهای مذهبی- فرهنگی و آموزشی در طول زمان است.
هر روند رو به رشد سرمایه اجتماعی علاوهبر آنکه در روند بیرونی، این سرمایه را نیازمند در ارتباط بیشتر بودن با بقیه سرمایهها (از جمله سرمایه فرهنگی و اقتصادی) قرار میدهد، درون خود نیز باعث تقویت حس اعتماد بین افراد، تکثر و تقویت ارزشهای مشترک و همچنین تقویت شبکه روابط اجتماعی خواهد شد که این مسئله باعث تقویت پیوندهای معنادار (هویت) و ناگزیر باعث انسجام بیشتر رابطه اجتماع با فضا و در نتیجه موجب شکلگیری و پایداری مکان در گذر زمان میشود.
آنچه در توضیح بیشتر مفاهیم بالا با توجه به اختصار لازم در این مقاله میتوان گفت این است که یکی از عوامل اساسی ارتباط بین هویت (بهعنوان اصلیترین و نیرومندترین منبع معناسازی) و سرمایه اجتماعی، شبکه روابط اجتماعی است.
اگر یک جامعه را در بستر شبکهای از روابط اجتماعی آن ببینیم، برای بیشتر کنشگران اجتماعی آن جامعه، معنا حول یک هویت اساسی سازمان مییابد؛ این هویت اساسی در طول زمان و مکان قائمبهذات است.
قائمبهذات بودن نشاندهنده یک منبع اصلی معناسازی است، چیزی که مفهوم سرمایه اجتماعی خبر از آن میدهد. در محله خیابان ایران، مذهب بهعنوان منبع اساسی معناسازی و سرمایه اجتماعی باعث سرزنده ماندن محله در طول زمان شده است. همین منبع نیز بهصورت کالبدی به محله رنگوبوی خاصی بخشیده است و موجب تمایز آن از سایر نقاط شهری شده است. حال با بیان این مطلب میتوان در ادامه به ذکر شواهدی که نشاندهنده آن است پرداخت.
مذهب در شبکه اجتماعی اهالی محل
خیابان
ایران از گذشته دور تا به امروز همواره شاهد حضور و پرورش عمدتا تجار
بازار و تا حدودی رجال سیاسی، روحانیون و مشاهیر ادبی و هنری بوده است.
مصداق بارز این حرف نام قبلی این محله است که معروف به «محله عینالدوله»
بود.
عینالدوله از وزرای دربار ناصرالدینشاه بود که خانهای اعیانی در انتهای این خیابان داشت. از دیگر افراد معروف ساکن در این محل در گذشته نزدیک نیز میتوان به شهیدرجایی اشاره کرد که امروز نیز منزل ایشان در کوچه شهیداسماعیلی به نام موزه رجایی قرار دارد. این محله بهدلیل نزدیکی به ساختمان مجلس همواره شاهد سکنی گزیدن نمایندگان مجلس در خود بوده است.
بعد از قشر رجال، دومین و عمدهترین قشر ساکن در این محله، تجار بازار تهران هستند که در گذشته نزدیکی به بازار تهران و همچنین مجلس از عمده دلایل سکونت آنها در این ناحیه بهحساب میآمد. سومین قشر ساکن در این محله از گذشته دور تا به امروز روحانیون بودند. از روحانیون و علمای سرشناس این منطقه میتوان به آیتالله حاجشیخ مهدی معزالدولهای، آیتالله حاجشیخ محمدباقر معزالدولهای، حاجقدرتالله لطیفی و آیتالله حقشناس نام برد.
روحانیون در این محله علاوهبر برپایی جلسات درس و بر عهده گرفتن منبرهای مختلف در سطح خود محله و محلات اطراف (مخصوصا بازار) دارای ارتباط خاصی با بازاریان بودند. بازاریان معمولا برای ادای شهادت، گرفتن حکم شرعی یا اجرا و به ثبت رساندن عقود شرعی به منازل این روحانیون رجوع میکردند به همین خاطر خانههای این قشر از روحانیون معروف به «محضر شرع» بود.
چهارمین قشر حاضر در این محل نیز ادیبان و هنرمندان بودند که یا ساکن این محل بودند یا برای تحصیل به این محله میآمدند. از جمله مشاهیر ادبی و هنری ساکن این محله در گذشته میتوان از فریدون مشیری و حسین تهرانی نام برد.
حضور این چهار قشر از گذشته دور تا به امروز در این محل باعث میشود که همواره شاهد رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی گوناگونی در این منطقه از شهر تهران باشیم. اما آنچه بهعنوان فصل مشترک تمام این اتفاقات میتوان ذکر کرد، وجه مذهبی آنهاست.
در پرسوجوهایی که با اهالی محل داشتم اکثر اهالی قدیمی محل به این نکته اشاره میکردند که در قبل از انقلاب این محله مأمنی برای مخالفان حکومت بود. برای مثال تشکیل هیاتهای عزاداری ماه محرم و صفر در هنگام ممنوعیت عزاداری در زمان رضاخان نمونهای از این اقدامات بود.
حضور دائم مخالفان حکومت پهلوی در این محله باعث حساسیت حکومت نسبت به این محله شده بود که ثمره این حساسیتها باعث تعطیلی مدارس این محله (از جمله مدرسه رضایی به بهانه تودهای بودن معلمان آن) یا شهادت سیدعلی اندرزگو در کوچه شهیدقادری (سقاباشی سابق) شد. وقوع رخدادهای مذهبی- سیاسی در بعد از انقلاب اسلامی هم در این محله همچنان ادامه داشت.
سخنرانی حضرت امام(ره) در مدرسه رفاه و علوی در اولین روز حضورشان در ایران در 12بهمن57 و زندگی موقت ایشان برای چند ماه در مدرسه علوی، انتخاب مدرسه علوی بهعنوان ستاد مرکزی انقلاب اسلامی و تشکیل دادگاههای مجازات و اعدام مجرمان دوره پهلوی از نمونههای آن است.
ادامه مطلب را می توانید در همشهری معماری شماره 13 بخوانید.